همین پریروز بود که اولین جلسه آزمایشگاه فیزیک را رفتم و دیروز هم آزمایش ۱۳ام و آخرین آزمایش را انجام دادیم. یک ترم مثل پلک به هم زدنی تمام شد. این مقدار باقی مانده هم اصلا به چشم نخواهد آمد. وای اگر باقی عمر هم بر همین منوال پیش برود. 

این ترم پیشرفت های قابل توجهی را تجربه کردم. یکی از بهترین تجربه ها تجربه ی «قلیل یدوم» بود. هر شب یک درس از کلمات زبان انگلیسی ۵۰۴ و یک سخنرانی از حاج‌اقا پناهیان رو می‌گذروندم. سلسله سخنرانی های کنترل ذهن در مسیر تقرب و دین در نگاهی نو و خانواده متعالی و سبک زندگی موثر تر از ایمان و آگاهی تاثیر زیادی گذاشتن. هرچند با سنگین شدن میان ترم ها وقفه افتاد اما الان دوباره شروع کرده ام و برنامه ثابت مطالعه فناوری رایانش ابری از سایت edx رو هم اضافه کرده ام. از شرح حافظ استاد عزیز آیت الله حائری شیرازی مرحوم هم بسیار کسب فیض می‌کنم. 

پیشرفت دیگه در زمینه ورزشی/سبک زندگی بوده. برنامه شنبه ها استخر، یک شنبه ها و سه شنبه ها زورخونه و دوشنبه ها تیراندازی با تفنگ بادی رو مداوم پیگیر بودم و تقریبا بدون وقفه شرکت کردم. در این بین ادب زورخونه ای و نوای نافذ مرشد گلستانی خیلی تاثیر روحی مثبتی داشته و زندگی بدون زورخونه رو برام غیرقابل تصور کرده. 

از نظر درسی به علت جذاب تخصصی شدن درسا و اساتید جوان و خبره و ساعتای مناسب دروس و البته تاثیر «کنترل ذهن در مسیر تقرب» تونستم تمرکز بیشتری داشته باشم و کمتر اذیت بشم با اینکه ترم سنگین تری نسبت به ترم های قبل دارم. از طرفی سال کنکور هم هست و آزمون آزمایشی هم شرکت می کنم و برنامه ای هم برای اون زمینه دارم. 

یکی از برکات این مدت دید بلند مدتی بوده که به کارنامه ی ۲۱ سال زندگیم داشتم. نکات مثبتی رو متوجه شدم. روحیه علمی ای که دوران قبل از مدرسه داشتم، تلاشی که سال کنکور داشتم، روندی که مشغله های سه تا تابستون دانشجوییم داشتم و ... همه سرتیتر کشفیات جدیدمه که به برکت قدرت کنترل ذهن بودن شکر خدا. 

تو این مدت تجربه یه چله رو هم داشتم که هرچند ابتر موند اما حجت رو برام تموم کرد. بگذریم.

تجربه خواستگاری هم چند پله تراز دیدم رو بالا آورد و حقایقی برام روشن شد. 

دعا می کنم آخر کارم درس عبرت شدن نباشه. ان شاء الله